به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ به همت پژوهشکده فرهنگ معاصر سومین نشست از سلسله نشستهای مواجهه فرهنگ ایرانی با تجدد با عنوان «فردید و هرمنوتیک انتقادی غرب» با سخنرانی مالک شجاعی جشوقانی امروز یکشنبه ۲۹ اردیبهشت ماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
شجاعی جشوقانی در این نشست با اشاره به اجرای طرح مواجهه فرهنگ ایرانی با تجدد در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: این طرح ظرفیتهای فرهنگ ایرانی با تجدد را از رویکرد فلسفی با موضوع میان فرهنگی بررسی کند و تلاش کرده شخصیت محور باشد. تاکنون نیز سه گام درباره محمد علی فروغی، سید حسین نصر و احمد فردید برداشته شده است.
او با بیان اینکه مرحوم فردید یکی از نقاط ظرفیت فرهنگ ما در مواجهه با غرب است عنوان کرد: ما اگر در این طرح درست حرکت کرده باشیم بیشتر تلاش کردیم پدیدارشناسی تجدد از منظر اندیشه مرحوم فردید را در نظر داشته باشیم. کتابی در سال 1395 برای نخستین بار با عنوان «غرب و غرب زدگی» منتشر شده که شامل درسگفتارهای احمد فردید است.
این مدرس فلسفه با اشاره به نقل قولی از این کتاب افزود: فردید در این کتاب میگوید: «من عرض نمیکنم هایدگر منتظر کلام الله است اما در هم سخنی با او اعتقاد دارم کلامی که او بیشتر میجوید بیشتر با کلام الله تطابق دارد...» او میگوید در دوره اسلامی چون حس ملی گری حاکم بود، مباحث معرفتی به انقلاب کوپرنیکی و ... منتهی نشد.
به گفته عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، درباره فردید کارهای زیادی انجام شده و اساتیدی مختلفی در این باره کار کردهاند. اخیراً جدیدترین کتابی که درباره فردید چاپ شده «فراملی گرایی در اندیشه سیاسی ایران» با عنوان فرعی زندگی و زمانه احمد فردید است. این کتاب مفصلی به قلم میرسپاسی به زبان انگلیسی است که در سال 2017 منتشر شده و نویسنده بسیاری از مشهورات درباره فردید را یا رد کرده یا جلوی آن علامت سوال میگذارد.
او ادامه داد: میرسپاسی به ویژه تلاش میکند وابستگی فردید را به ایدئولوژی خاص رد کند. او نقدها و برنامههای فردید را بررسی کرده و با دوستان و منتقدان او گفتوگوهای تفصیلی داشته است. فصل چهارم کتاب به فلسفه احمد فردید پس از انقلاب اسلامی میپردازد. در فصل سوم نسبت کربن، ایزوتسو، فوکو و فردید مورد توجه قرار میگیرد. در فصل دوم جهان خیال فردید بحث میشود و در نهایت در فصل یک این موضوع بررسی میشود که چرا فردید مهم است؟
شجاعی جشوقانی با اشاره به اینکه فرضیه خامش در این سخنرانی این است که اگر بخواهیم اصناف و انواع مواجهه با غرب را طبقه بندی کنیم، چگونه است توضیح داد: ما یک مواجهه معرفت شناسانه با غرب داشتیم و آن را به مثابه یک کتاب در متون غرب جدید خواندیم. پس تلقی ما در این رویکرد گزارهای بوده و اینکه غرب با گزارهها یکی است. این رویکرد معرفت شناسانه نزدیک به فلسفه تحلیلی معاصر است چون فلسفه را استدلال آوری میداند و وارد بحث معرفت شناسانه میشود و غرب را نقد و نقادی میکند. این رویکرد از موضع دینی و فلسفی در کشور ما تقویت شده و عمده مباحث در نواندیشی دینی در کشور ما رویکرد معرفتشناسانه دارد. فردید به شدت با این رویکرد مقابله دارد و بحثهای جدی در این باره با افرادی چون سروش دارد.
به گفته این مدرس فلسفه، رویکرد دوم به غرب کلامی و تئولوژیک است که از افق اندیشه دینی بسیار لازم است و مثال بارزش مرحوم استاد مطهری است که رویکرد تئولوژیک با غرب داشته است. شهید مطهری چون از قم به تهران آمده باعث میشود در بحث گروههای فلسفه دانشگاه تهران قرار گیرد و در آنجا بیان میکند که تا ذهن را نشناسیم فلسفه را نمیشناسیم! پس مساله او مواجهه با غرب از موضع میراث اسلامی از طریق گفتوگو میشود. البته در اینجا هم غرب در مجموعهای از گزارهها قرار میگیرد که هرمنوتیک دینی به مواجهه با معرفتشناسی مدرن میآید. فردید چون به دوره بندی تفکر قائل است با این مهم مخالفت میکند و معتقد است این جریان یک تفکر مدرسی با اندیشه اسلامی است.
شجاعی جشوقانی با بیان اینکه جریان سوم، سنتگرایان است گفت: فردید با این جریان علی رغم برخی از همدلیهایش باز همراهی ندارد و میگوید اینها در غربشناسی دچار گزیده بینی غرب هستند. در اینجا فردید به نمایندگی با سید حسین نصر مخالفت دارد. جریان چهارم رویکرد انتولوژیک به غرب است که فردید ذیل آن قرار میگیرد. این رویکرد غرب را به مثابه مجموعهای از معرفت و شبهه دوران جدید و... نمیبیند بلکه آن را نوعی هستی شناسی فرهنگی اجتماعی و نسبت برقرار کردن با عالم و آدم میداند. او تاکید میکند که اگر کسی فهم انتولوژیک از غرب نداشته باشد با مشکل مواجهه میشود. او معتقد است هایدگر در پارادایم اروپا محور است و به مدد او از عقل خود بنیاد تلاش میکند عبور کند. او در بحث غرب تاکید میکند که غرب و تجدد یک مفهوم جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... نیست بلکه ماهیت آن متافیزیک است. رونق گرفتن فلسفه تطبیقی در شاگردان فردید وجود دارد و او یونان را خاستگاه، غرب، تجدد و طاغوت میداند.
این مدرس فلسفه با اشاره به غرب زدگی در آثار فردید عنوان کرد: غرب زدگی در آثار او انواع دارد؛ غربزدگی غیر مضاعف که نیستانگاری حق و غفلت از حقیقت وجود بدون آنکه دیگر موجودات بهجز نفس بشری، نیستانگاشته شود. غربزدگی مضاعف که علاوهبر نیستانگاری حقیقت وجود، تمام انحاء دیگر موجود بهجز نفس بشری نیست، انگاشته میشود و نفس بشر در مقابل خدا و جهان اصالت مییابد.
به گفته او، غربزدگی مرکب در نگاه فردید غربزدگی افرادی است که از ماهیت نیستانگار خود، غافل هستند و ضمن نیستانگاشتن خود، از حقیقت وجود، غفلت ورزیدهاند. غربزدگی بسیط نیز نوع غربزدگی خاص کسانی است که به غفلت خود از حقیقت وجود و نیست انگاشتن حق واقفاند، چنین فردی میداند که غربزده است و ضمن دفاع از آرمانهای غربیاش، بر آنها اصرار میکند و تمایل دارد که غربی بماند.
شجاعی جشوقانی با اشاره به غربزدگی ایجابی توضیح داد: این غربزدگی کسانی است که بر موضوعیت نفسانی اصرار دارند و بر اصیل شمردن نفس انسانی، تأکید میورزند. این افراد پارهای از مبانی غربی را عملا میپذیرند و ترویج میکنند و بدین صورت مبانی غربی در قول و فعل و حالت آنان متجلی میشود. غربزدگی سلبی هم غربزدگی کسانی است که در عین نیستانگاری، در طلب گذشت از حوالت تاریخی غرب، یعنی موضوعیت نفسانی هستند و در آنها تمنایی برای گذشت از نیستانگاری، وجود دارد.
این مدرس فلسفه با اشاره به اینکه فردید به محدودیتهای رویکردهای تئولوژیک، معرفت شناسانه و سنت گرایانه به غرب به خوبی اشاره میکند گفت: قدرت نقادی ایشان به خوبی مشخص است. جریانی که وارد نقد جدی غرب شده حتی از افق دینی از نگاه فردید سرنخ و ایده گرفته است حتی اگر در رویکرد دینی نقد شده باشد. دومین وجه فردید فعال کردن ظرفیتهای متون کلاسیک، فلسفه، کلام و عرفان اسلامی برای طرح و صورت بندی مواجهه با مسائل انسان معاصر است. فردید به سراغ ظرفیتهای خفته عرفان میرود و آن را برای گفتوگو با فلسفه فعال میکند. در شاگردان فردید هم مانند مصلح این گفتمانها جلو میرود.
او در پایان گفت: گفتوگوی عرفان با فلسفه اسلامی در ساحت ما وجود نداشت اما به واسطه فردید این اتفاق صورت گرفت. تلاش برای تمهید جدی برای مشخص کردن معادلهای فارسی در حوزه فلسفه یکی دیگر از تلاشهای فردید است و خواسته مفهوم سازیهای متناسب با سنت زبانی و زیست جهانی بومی ارائه دهد. جریان فکری متاثر از فردید توانسته مباحث مربوط به فلسفه میان فرهنگی را بیان کند. به هر حال فردید برای فرهنگ ایرانی آوردهای با عنوان هرمنوتیک انتولوژیک نقادانه غرب دارد و این دستاورد منحصر به فرد اوست که همچنان میتواند به ما در فهم سنت، خود و مواجهه با غرب کمک کند.
نظر شما